ساحل

دلنوشته ها

ساحل

دلنوشته ها

شده ام باز هوایی

 

 

عزیز دو جهان!

دلم سوخته از آه نفسهای غریبت.

دل من بال کبوتر شده،

خاکستر پرپر شده،

همراه نسیم سحری گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی،

به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی،

و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی،

به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد،

نگهم خواب ندارد،

قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،

شب من روزن مهتاب ندارد،

همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره دلداده دلسوخته ارباب ندارد...!

تو کجایی؟ تو کجایی؟

شده ام باز هوایی...

************************************

پی نوشت:

* برو دیگه ....خسته شدم و خسته ات کرده ام...

* خودش میدونه که چرا نمیتونم بیام....باید خودش حلش کنه...

یا علی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد